اعجام قرآنیکی از مباحث مطرح شده در علوم قرآنی بحث نقطه گذاری قرآن کریم است که اصطلاحا به آن اعجام میگویند. ۱ - معنای لغویاعجام در زبان تازی به معنای رفع ابهام و گنگی از چیزی است؛ «أعْجَمْتُ الکتاب» یعنی با نقطهگذاری، از نوشته رفع ابهام کردم. چون یکی از معانی باب افعال، سَلْب یعنی نفی معنای ریشه فعل است، اعجام نیز به معنای از بین بردن «عُجْمه» (لُکنت زبان و عدم شیوایی گفتار)است. تعجیم نیز به همین معناست.«نَقْطْ» نیز مرادف اعجام و به معنای نقطهگذاری حروف است؛همچنین واژه «شکل (به فتح ش)» احتمالا بدان جهت که در آغاز، شَکل به وسیله نقطهگذاری انجام شده، گاه مترادف اعجام استعمال شده است؛ [۱۰]
سری، حسن، الرسم العثمانی للمصحف، ص۵۶.
اما شَکل به مرور برای نشانهگذاری حرکات و سکون بر روی کلمات و اعجام برای نقطهگذاری حروف مشابه به کار رفته است، [۱۴]
حبشی، محمد، القرائات المتواتره و اثرها فى الرسم القرآنى والاحكام الشرعيه، ص۹۹.
در نتیجه شَکل اصطلاحاً به معنای اعراب گذاری و «تعجیم» و «اعجام» به معنای نقطهگذاری است.۲ - پیشینهدر عصر مقارن نزول قرآن، خط متداول تازیان که نوعی خط کوفی بود و آن را از سریانیان آموخته بودند [۱۶]
زیدان، جرجی، مؤلفات جرجی زیدان الکامله، ج۱۳، ص۳۴۷.
بدون حرکت و نقطه نوشته میشد، [۱۸]
حبشی، محمد، القرائات المتواتره و اثرها فى الرسم القرآنى والاحكام الشرعيه، ص۱۲۲.
از اینرو نخستین مصحفها نیز از هر گونه علائمی تهی بود. [۲۰]
زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۸.
گرچه شماری از راویان به نقطهدار بودن برخی حروف عربی اشاره کردهاند؛ [۲۲]
هروی، قاسم بن سلام، فضائل القرآن و معالمه و ادبه، ص۴۳.
اما همگان اتفاق نظر دارند که مصحفهای اولیه بدون نقطه و حرکات نوشته میشد، زیرا تازیان با داشتن ذوق سلیم و توان فطری از گذاشتن نقطه و حرکت بینیاز بودهاند. [۲۴]
تاریخ القرآن، ص۱۷۰.
از سویی اهتمام بر حفظ و آموزش شفاهی قرآن نیاز آنان را به نقطهگذاری و اعراب میکاست.آغاز نقطهگذاری قرآن و عاملان آن به درستی شناخته نشدهاند؛ [۲۷]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۴.
برخی سرآغاز اعجام را نیمه دوم قرن اول هجری و اوج تکامل آن را در پایان قرن سوم دانستهاند. [۳۰]
زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۸.
برخی سرآغاز آن را در زمان امیر مؤمنان حضرت علی(علیه السلام)دانستهاند، [۳۲]
علی الصغیر، محمدحسین، دراسات قرآنیه، ص۱۳۲.
[۳۳]
الرسم العثمانی للمصحف، ص۵۵.
به هر حال نقطهگذاری در طول دو قرن به وسیله افراد گوناگون رو به تکامل نهاد که میتوان آن را در سه دوره بخشبندی کرد.۲.۱ - دوره آغاز نقطهگذاریاندیشه نقطهگذاری را به ابوالأسود دوئلی [۳۵]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۴ ـ ۱۲۵.
[۳۶]
الاوائل، ص۲۵۴.
(م. ۶۹ ق.) یا یحیی بن یعمر عدوانی (م. ۱۲۹ ق.) یا نصر بن عاصم لیثی [۴۰]
الفرقان، ص۴۹.
[۴۲]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۵.
(م. ۸۹ ق.) و برخی به ندرت به حسن بصری [۴۵]
هروی، قاسم بن سلام، فضایل القرآن، ص۴۳.
(م. ۱۱۰ ق.) نسبت دادهاند. البته بعید است حسن بصری در این کار نقش داشته باشد، زیرا او را مخالف اعجام شمردهاند، به هر روی هر کدام برای اثبات سخن خود قرائن و روایاتی نقل میکنند.بنا به روایتی، زیاد بن سمیه (م. ۵۳ ق.) والی بصره وقتی دید نومسلمانان غیرعرب قرآن را نادرست میخوانند از ابوالأسود خواست تا قرآن را اعراب گذاری کند و او برای حفظ رسم الخط قرآن، از این کار سر باز زد. زیاد کسی را بر سر راه او نشاند تا قرآن را نادرست تلاوت کند. وقتی ابوالأسود این تلاوت را شنید بسیار نگران شد و تصمیم گرفت برای راهنمایی قاریان، مصحف را اعراب گذاری کند، ازاینرو با پیشنهاد زیاد موافقت کرد و از او خواست تا نویسندهای چیرهدست در اختیار وی قرار دهد. گفتهاند: زیاد ۳۰ نفر را نزد او فرستاد و او تنها یک نفر را که از قبیله عبد القیس و نویسندهای بسیار هوشمند بود برگزید. سپس اعراب گذاری قرآن را به شیوه نقطهگذاری با رنگی مخالف رنگ متن قرآن آغاز کرد. [۴۷]
ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۶۳.
[۴۸]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۴.
در روایت دیگری آمده است که ابوالاسود با شنیدن قرائت کسی که قرآن را به اشتباه تلاوت میکرد شخصاً تصمیم به این کار گرفت. [۵۰]
علی الصغیر، محمدحسین، دراسات قرآنیه، ص۱۳۲.
قلقشندی مینویسد: ابوالأسود به فرمان امیرمؤمنان(علیه السلام)این کار را انجام داد، به هر حال وی به جای فتحه یک نقطه در بالای حروف و به جای کسره یک نقطه در پایین و به جای ضمه یک نقطه در جلو حروف نهاد. هرگاه به نون ساکن یعنی غُنّه تنوین میرسید به جای یک نقطه دو نقطه میگذاشت. [۵۲]
ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۶۳.
[۵۳]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۴.
[۵۵]
زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۸.
این نقطه گذاری (شَکل) تنها در حروفی انجام شد که اختلاف تلفظ در آنها ممکن بود و تغییر اعراب باعث نادرست خواندن آنها میشد. ۲.۲ - دوره اعجام حروف مشابهبه گواهی بیشتر روایات، این کار در سال ۶۵ هجری به فرمان عبدالملک مروان (م. ۸۵ ق.) به نظارت حجّاج بن یوسف ثقفی (م. ۹۵ ق.) و به دست دو نفر از شاگردان ابو الأسود دوئلی، یحیی بن یعمر عدوانی و سپس نصر بن عاصم لیثی انجام شد. برخی روایات کار اعجام را به یکی از آن دو نسبت دادهاند [۵۸]
هروی، قاسم بن سلام، فضایل القرآن، ص۴۳.
؛ ولی به نظر میرسد هریک در بخشی از کار سهیم بوده و نصر که شاگرد یحیی است کار وی را ادامه داده است. با توجه به اینکه نقطههای اعجام با نقطههای اعراب درهم آمیخته میشد، نقطههای اعراب را که جزو حروف نبود به رنگ دیگری که بیشتر سرخ رنگ بود مینوشتند. [۶۰]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۶.
شیوه نصر و یحیی چنین بود که برای تشخیص حروف مشابه از یک یا دو و حداکثر سه نقطه استفاده میکردند. [۶۲]
لمحات من تاریخ القرآن، ص۱۹۴.
۲.۳ - دوره اصلاح و تکامل اعراب و اعجامبا توجه به اینکه با اختراع علائم گوناگون، حروف مصحف در تودهای از نقطههای رنگارنگ فرو میرفت خلیل بن احمد فراهیدی (م. ۱۷۰/۱۷۵ق.) برای رفع این مشکل چارهای اندیشید و شکلهای کنونی را به جای نقاط اِعراب پدید آورد. [۶۴]
القراءات المتواتره، ص۹۸.
[۶۵]
درسهایی از علوم قرآنی، ص۳۴۹.
متن قرآن با رنگ سیاه نوشته میشد و حرکات و تنوین و تشدید و مدّ و تخفیف و وصل و سکون به رنگ سرخ و همزهها به رنگ زرد و الفهای وصل در ابتدای جمله به رنگ سبز بود. [۶۶]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۶.
۳ - فروعات اعجامبا گذشت زمان در کنار اِعراب و اِعجام برای سهولت قرائت، علائم دیگری اختراع گردید که برخی از آنها با نقطه گذاری انجام میگرفت؛ مانند نقطههایی برای مشخص کردن جزءها و حزبها و آغاز و پایان آیات و مشخص کردن هر ۵ آیه و هر ۱۰ آیه از سورهها. [۶۷]
زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۰۷.
[۶۹]
هروی، قاسم بن سلام، فضایل القرآن، ص۴۳.
برخی معتقدند تقسیمات قرآن به جزء، حزب و ربع حزب همزمان با نقطه گذاری و به دستور حجّاج بن یوسف انجام پذیرفته است و برخی این کار را به مأمون عباسی [۷۱]
هروی، قاسم بن سلام، فضایل القرآن، ص۴۳.
و تخمیس و تعشیرها را به نصر بن عاصم نسبت میدهند. [۷۲]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۵.
۴ - نگارشها درباره اعجامگفته شده: ابوالاسود رساله مختصری در تنقیط نگاشته بود. سپس خلیل بن احمد نخستین کتاب را درباره اعجام نوشت. [۷۳]
زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۸.
ابوحاتم سجستانی (م. ۲۴۸ ق.) کتاب مصاحف را درباره نقطهگذاری و شَکل و رسمالخط قرآن نگاشت.دیگر نگارشها در این موضوع به قلم ابومحمد بن یحیی بن المبارک الیزیدی العدوی (م. ۲۰۲ ق.) سپس عبداللّه بن یحیی المبارک الیزیدی (م. ۲۳۷ق.) و ابواحمد بن موسی بن مجاهد (م. ۳۲۴ ق.) و پس از آنها ابوبکر بن الأنباری (م. ۳۲۷ق.) و سپس ابوالحسن احمد بن جعفر بن المنادی (م. ۳۳۴ ق.) و ابوبکر بن محمد بن عبداللّه بن أشته (م. ۳۶۰ ق.) و ابوالحسن علی بن محمد بن بشر الأنطاکی (م. ۳۷۷ ق.) و ابوالحسن علی بن عیسی الرمانی (م. ۳۸۴ ق.) نوشته شده است. [۷۵]
زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۸.
ابوعمرو عثمان بن سعید الدّانی (م. ۴۴۴ ق.) نیز کتابی در این فن به نام المحکم فی نقط المصاحف نگاشته است. از این تألیفات به جز کتاب المحکم به دست ما نرسیده است. البته در این کتاب چکیده کتابهای پیشین درباره اعجام و شَکل و نقطه آمده است. [۷۶]
رسم المصحف، ص۴۷۹.
۵ - حکم اعجام قرآندر دوره اعراب گذاری و اعجام قرآن برخی از صحابه و تابعان به شدّت با آن مخالفت کرده یا به کراهت آن فتوا دادهاند. [۷۷]
سجستانی، عبدالله بن ابی داود، ، ص۱۵۸ـ۱۶۰.
[۷۸]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۵.
هدف از این موضعگیریها حفظ قرآن از تغییر و تحریف و هرگونه دستبرد به رسمالخط آن بوده است. [۸۲]
التبیان فی آداب حملة القرآن، ص۱۷۹.
عبداللّه بن عُمر (م. ۷۳ ق.)، مجاهد (م. ۱۰۴ ق.)، شعبی (م. ۱۰۹ هـ.)، نخعی(م. ۷۵ ق.) و حسن بصری (م. ۱۱۰ ق.) و شماری دیگر از تابعان از مخالفان نقطهگذاری قرآن بودهاند. [۸۳]
سجستانی، عبدالله بن ابی داود، ، ۱۵۸ ـ ۱۶۰.
[۸۴]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۵.
[۸۵]
التبیان فی آداب حملة القرآن، ص۱۷۹.
با گذشت زمان نیاز به نقطهگذاری افزونتر شد، از این رو مالک بن انس (م. ۱۷۹ ق.) نقطهگذاری را در مصحفهایی که برای آموزش بهکار میرفت جایز شمرد. [۸۷]
دانی، عثمان بن سعید، المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار مع كتاب النقط، ص۱۲۵.
گرچه بدعت دانستن نقطهگذاری تا قرن پنجم ادامه داشت [۸۹]
التبیان فی آداب حملة القرآن، ص۱۷۹.
؛ اما سرانجام همگان به ضرورت نقطهگذاری پی بردند و آن را نور قرآن شمرده [۹۱]
قطنه، اشرف عبدالرزاق، رسم المصحف و الاعجاز العددى، ص۴۶۷
.، به استحباب یا وجوب آن تصریح کردند [۹۲]
هروی، قاسم بن سلام، فضایل القرآن، ص۴۳.
[۹۴]
التبیان فی آداب حملة القرآن، ص۱۷۹.
؛ زیرا دیدند ممکن است به علت بینقطه بودن، لحن و تحریف در قرآن راه یابد ، زیرا هدف از مخالفت با نقطهگذاری حفظ قرآن از تغییر و خطا بود و اکنون حفظ قرآن به نقطهگذاری آن وابسته است. ۶ - پانویس۷ - منبعسایت معارف قرآن ردههای این صفحه : جمع آوری قرآن | قرآن شناسی
|